۱۳۶۷/۶/۲۵

خبر ویژه

سلام دوست خوب همسفرم!
يادته؟؟؟ گفته بودم خبر، هميشه تازه اش جذابيت نداره!! ولی اين دفعه ميخوام يه خبر تازه ی جذابِ جذاب بهت بدم!!
يه جلسه ی يادبود با حضور مدير محترم، معاونين محترم و روحانی محترم کاروان نور در پيش رو داريم. جزئيات جلسه رو نمی گم که شگفت زده شي. (گفتيم فارسی رو پاس بداريم، همون سوپرايز!)
زمان: يکشنبه 22 آذر ماه
4 الی 6:30 بعداز ظهر
مکان: انقلاب، خيابان 16 آذر، جنب کلينيک 16 آذر، باشگاه دانشجويان دانشگاه تهران.
من و ساير همسفرا، منتظرت هستيم، حتماً تشريف بيار!



۱۳۶۷/۶/۲۲

عید ولایت




غدير و ظهور، ابتدا و انتهاي يك راه است.
بدون غدير، اسلام بي ‏منطق و محتوا خواهد بود و بدون ظهور، غدير تجليگاه جهاني و آرماني خويش را نخواهد داشت و بدون اين دو، نظام تكوين و تشريع هيچ يك هدفمند و معقول نخواهد بود.
غدير يادآور عهد من و توست.
عهدى كه سالهاست ما و پدران ما با همه وجود آن را پاس داشته ‏ايم، غدير داستان ديروز نيست، چراغي است كه امروزمان را مي ‏افروزد و ولايت ريسماني الهي است كه هميشه و همه جا ما را به سوي خود فرا مي ‏خواند، آنكه به اين ريسمان الهي در آويزد از دنيا بگسلد؛ آنكه سايه پر مهر و بي بديل ولايت رابر سر گسترد، سر بر آستان هيچ كس جز خدا فرو نياورد، هر كه حق را با امام على، (ع)، و اولاد طاهرينش، بشناسد؛ در ميان قرائتهاي رنگ رنگ و پر فريب٬ سرگردان نگردد و آنكه عهدشكنان غدير را بخوبي بشناسد، امروز نيز دست پر نيرنگ فرزندانشان را به ياري و بيعت در دست نگيرد.
غدير علي، هنوز هم چشمه اي لبريز از آب حيات و دريايي موّاج از كرامتها و فضايل است.
غدير، دريايي از باور و بصيرت، در كوير حيرت و هامون ضلالت است، تا كام جان هااز آن سيراب شود.
غدير، يك كتاب مبين است، سندي براي تداوم خط رسالت در جلوه امامت.

 غدير، براي تشنگان، چشمه زلال هدايت است، و براي ره گم كردگان، صراطي است. که به سنّت پيامبر منتهي مي شود.
غدير، عيد ولايت است.
اگر امّت، غديرها را پاس بدارند، عاشوراهاي مظلوميت و كربلاهاي خون و شهادت، پيش نمي آيد و خورشيد امامت، در محاق خلافت قرار نمي گيرد. امّت بي امام، راه بي علامت، شب بي چراغ، كشتي بي ناخدا، دشت بي چشمه و . . . قنات خشكيده بي آب! . . . ره شناس تر از «مولود كعبه» كيست؟ و قاطع تر از «ابوتراب» و پسنديده تر از «مرتضي» و والاتر از «علي» كدام است؟


غدير، نشان دادن خورشيد به گرفتاران ظلمت است.
غدير، روز تكميل دين و اتمام نعمت است .

غدیر خم


در غدیر گویا محمد صلى اللَّه علیه و آله مى اندیشد: بدون على علیه السلام چگونه خواهد رفت؟
و على علیه السلام مى اندیشد: بدون محمدصلى اللَّه علیه و آله چگونه خواهد ماند؟
و مردم بین همین رفتن و ماندن است که به ابهامى شگفت گرفتار آمده اند:
این همان محمد صلى اللَّه علیه و آله است که مى ماند، اگر با على بیعت مى کردیم؛
و این حتى على علیه السلام است که مى رود، اگر بیعت را شکستیم!!
توده ى مردم به چگونگى بیعت مى اندیشند و سران توطئه به شکستن بیعت…!!؟
آرى… خم!
شربدار ولایت
غدیر حادثات
و میان منزل افشاى رازهاست.
بنگریدش
که بر اوج دست و بازو
در چنگ چنگالى از نور
ایستاده است
- به ابرها نزدیکتر تا به ما-
و نگاه نمى کند
نه در چشمان مشتاق
نه در دیدگان دریده از حسد.
به این ترانه گوش کنید
که در هفت آسمان مى طپد:
‘هر که مرا مولاى خویش بداند اینکه فرا چنگ من ایستاده مولاى اوست’.
آرى
امروز همه چیز کامل است
معیارى به دنیا آمده
که در سایه اش
نیک و بد از هم مشخصند.